بخند |
|||||||||||||||||
دو شنبه 4 اسفند 1393برچسب:, :: 17:30 :: نويسنده : امير
ﺑﻪ ﻳﻪ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﻭ ﺁﻟﻤﺎﻧﯽ ﻭ حیف نون
بچه بودم قرار بود عموم اینا بیان خونمون نذری داشتیم بابام گفت عموت که اومد میری جلوش اگه شیرینی اورده بود میگی عمو خودت شیرینی هستی چرا شیرینی اوردی اگه گل اورد میگی عمو خودت گلی چرا گل اوردی .منم گفتم باشه .خلاصه عمو اومد و دیدم واسه نذری یه گوسفند اورده. نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان طنز و آدرس aktanz.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان
|
|||||||||||||||||
|